در مقام جنگ مستعمل است. ’زد’، زدن زخم و ’خورد’، خوردن زخم است. در این لفظ بوی خون می آید. (بهار عجم) (آنندراج). زدن و خوردن. ضرب زدن و مورد ضرب واقع شدن، جنگیدن. (فرهنگ فارسی معین). مبارزه. منازعه
در مقام جنگ مستعمل است. ’زد’، زدن زخم و ’خورد’، خوردن زخم است. در این لفظ بوی خون می آید. (بهار عجم) (آنندراج). زدن و خوردن. ضرب زدن و مورد ضرب واقع شدن، جنگیدن. (فرهنگ فارسی معین). مبارزه. منازعه